به دوستدار آرامش-زهرا بورقانی

بابا جان سلام:

حالت خوب است؟ جايت چطور؟ عمو امير به استقبالت آمد؟ دوستانت؟ تنهايت كه نگذاشته اند؟ راستي انارهايِ « هل اتي …» را، كه هر روز برايت مي‌فرستيم مي‌خوري؟ مراقب خودت هستي؟ قندت ميزون است؟ اه اصلا… آنجا كه قند نداري! شكر خدا خوبِ خوبي!

باباي خوبم؛ نمي‌خواهم اسباب ناراحتي‌ات را فراهم كنم اما عادت به نبودنت سخت است،‌چشم انتظاري شبانه‌مان و نيامدنت سخت است، بدون صداي تو از خواب برخاستن سخت است، تنهايي به دانشگاه رفتن، راه رفتن در كتابفروشي‌هاي انقلاب، كتاب خريدن بي‌تو … همه و همه سخت است؛ اما چه كنيم؟ چاره چيست،‌جز صبر؟

وقتی تو نیستی
نه هست‌های ما
چونان‌که بایدن
د
نه بایدها…

باباي مهربانم؛ خبر خوبي برايت دارم؛ گرچه فكر كنم خودت زودتر باخبر شده‌اي.كمال در راه است!‌نيمه شب مي‌آيد.يادت هست مي‌خواست غافلگيرمان كند و بي‌خبر بيايد، ولي نشد.آخر نمي‌دانست تو غافلگيرمان مي‌كني و بي‌خبر مي‌روي!حالا مي‌تواني به خواب همكارت كه هميشه از او به عنوان شيرزني در ايرنا ياد مي‌كردي بروي و بگويي كه ديگر نگران نيستي.كمال مي‌آيد.سهام بعد از دو هفته به روزنامه مي‌رود و من هم به دانشگاه. مامان، آرام‌تر است.ما هر شب براي تسكين دلمان دور هم جمع مي‌شويم قرآن مي خوانيم، دعا زمزمه مي‌كنيم و من مي‌دانم كه تو هر شب به خانه مي‌آيي، جاي هميشگي‌ات مي‌نشيني و كتاب به دست با ما همراه مي‌شوي. و اين حضورت مايه آرامش است.و اما اي بهترين؛ تو به آرامشي كه هميشه خواستار آن بودي رسيدي. خدانگهدارافتاد
آنسان که برگ
ـ آن اتفاق زرد ـ
می‌افت
دافتاد
آنسان که مرگ
ـ آن اتفاق سرد ـ
می افتد
اما
او سبز بود و گرم که
افتاد!

4 فکر می‌کنند “به دوستدار آرامش-زهرا بورقانی

  1. ahmad

    سلام
    به همه انسانهایی که آنسان را به خاطر احساسش انسان می شناسند و به همه کسانی که عادت به احساساتی شدن ندارند و به همه کسانی که کرامت انسان را بزرگ می شمارند تسلیت می گویم.
    روحش شاد

    پاسخ
  2. لیلا عابدی

    حالا وقت آن است که ما دست گیری کنیم…
    چون بابا های مهربان دستگیری کردن را به ما می آموزند، و هرچند….. زود می روند…….

    پاسخ
  3. مرتضي

    سلام فرزندان احمد بورقاني
    يادش گرامي و روانش غريق رحمت يزادن پاك باد. ناديده دوستش داشتم. طبق معمول اخبار را كه از اينترنت در غربت سرد اروپا دنبال مي كردم انرا خواندم و اشك ها مجالم ندادند. احمد پدر شما بود و ما هم دوستش داشتيم و داريم. هميشه كارهاي ماندگار با نامشان مي مانند اگرچه ديگر نباشند به قول شما در فضا مترنم هشتند. يادش گرامي يادش بخير و نيكنامي خدايش بيامرزاد

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *