احمد بورقانی فرهانی هم رفت-شاهد حلاج نیشابوری

آه، بار ديگر گند خورد به حالم، مرگ همين نزديكي است؟ من كه شنيدم اما كي باورش ميشود؟ چند ميز آنطرف تر. آدمي كه ميشناختيمش بار ديگر از بين ما رفت. عزرائيل چه ميكني؟

اين بار احمد بورقاني فرهاني از بين ما پركشيد. ميگويند در بيمارستان قلب تهران رخ داد، در مجلس ششم هم بوده، با همه بيماري قلبيش فوتبال بازي ميكرد، آن هم چه عالي. يكي ميگفت سهام الدين، پسر احمد آقا از بدي حال پدرش با اس ام اس داده بود و دعا خواسته بود. اولین خبر رسمی

سهام را هم ميشناختيم كي باورش ميشد؟ الان باز هم خبر مرگ است جاري ميشود ، مرد نيكي بود دوستش داشتم و هر وقت ميديدمش احساس خوبي داشتم، اوست دومين مهمام قطعه اصحابه رسانه در بهشت زهراي تهران. زندگي را مرگ پايان است اما مرگ را چه پايان ميدهد؟چه بگويم كه خبر مرگ را دوست ندارم و باز است كه بايد بگويم: مرگ خوب است براي همسايه، اما من ميگوم مرگ خوب است براي من، تا نبينم مرگ ديگري را

 

اين هم خبري كه فردا در مورد احمد بورقاني خواهيد خواند:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *