احمد بورقاني يكي از اعضاي فعال و خوشفكر كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس ششم بود. سال اول عضو هيأت رئيسه كميسيون بود، اما از سال بعد چون به عنوان عضو هيأت رئيسه مجلس انتخاب شد، از عضويت در هيأت رئيسه كميسيون كناره گرفت. اما همچنان يكي از اعضاي فعال كميسيون بهخصوص در كميته سياست خارجي بود.
او تجربههايي گرانبها در اين زمينه داشت و تجربههايش را با مطالعه عميق و روزآمد، نو ميكرد. او درباره پارلمانهاي كشورهاي ديگر هم مطالعه ميكرد و از تجربههاي ديگران هم بهره ميگرفت و همواره در كميسيون و مجلس ايدهها و حرفهاي نو داشت كه برخي از آنها در مجلس بيسابقه بود.
يكي از پيشنهادهاي آقاي بورقاني كه به تصويب كميسيون هم رسيد، تشكيل جلساتي كارشناسي و مطالعاتي درباره مسائل مهم كشور در مجلس بود كه در آن همه دستاندركاران و صاحبنظران مربوطه حضور داشته باشند.
موضوع اول كه به بحث گذاشته شد و مسئوليت كار هم با خود احمد گذاشته شد، مسائل ايران و آمريكا بود كه موضوع در 10 جلسه طولاني به بحث گذاشته شد و استقبال از اين جلسات به حدي بود كه جلسات را به كميسيون برنامه و بودجه منتقل كرديم كه جاي وسيعتري داشتند.
در اين نشستها تقريباً همه وزراي سياسي و اقتصادي كشور، كارشناسان وزارت خارجه، كارشناسان نمايندگي ايران در سازمان ملل، سفراي آن زمان و سابق ايران در سازمان ملل، برخي از نمايندگان و برخي از استادان دانشگاه درباره منافع و معايب ارتباط يا عدم ارتباط با آمريكا سخن گفتند.
بعد از برگزاري اين نشستها آقاي بورقاني گزارشي كامل به صورت مكتوب ارائه كرد كه به نظر من غنيترين كاري است كه تا به حال درباره اين موضوع شده است. در اين گزارش هم ديدگاههاي آكادميك و هم كارشناسانه و اجرايي آمده بود. نتيجه اين بحثها هم انجام يك نظرسنجي درباره اين موضوع بود تا در كنار ديدگاههاي مخالف و موافق آكادميك و اجرايي، نظر مردم را هم داشته باشيم. انجام اين نظرسنجي به سه مؤسسه متفاوت نظرسنجي سفارش داده شد تا نتايج آن قابل مقايسه باشد و بتوان به ديدگاهي صحيحتر دست پيدا كرد.
احمد بورقاني يكي از فعالترين نمايندگان مجلس بود و حضوري مؤثر در بسياري از فعاليتها داشت كه نميتوان فهرستي از همه كارهايش ارائه كرد، اما ميتوان برخي از آنها را برشمرد.
طرح هيأت منصفه يكي ديگر از بحثهايي بود كه آقاي بورقاني دنبال كرد و پيش برد.
او براي اين كار زحمت زيادي كشيد. هيأت منصفه در كشورهاي مختلف و وضعيت و شرايط كشورمان را به خوبي را مطالعه كرده بود و در نهايت به يك طرح رسيديم به دنبال «طرح قانون هيأت منصفه» كه پنج يا شش بار بين مجلس و شوراي نگهبان در رفت و آمد بود تا در نهايت به تصويب شوراي نگهبان هم رسيد، اما در مجلس هفتم با تصويب ماده واحدهاي از اجراي آن متوقف شد.
«تعريف جرم سياسي» هم يكي ديگر از كارهايي بود كه احمد دلسوزانه دنبالش بود و برايش زحمت بسيار كشيد، اما به نتيجه نرسيد.
احمد در كميته سياست خارجي كميسيون فعاليت بيشتري داشت. بعد از حوادث 11 سپتامبر و اشغال افغانستان، من در سفر بودم كه احمد زنگ زد و گفت كه قرار است كميسيون ويژهاي براي افغانستان در مجلس تشكيل شود و از من هم خواست كه در اين كميسيون باشم و خودش هم يكي از اعضاي منتخب آن بود.
11 سپتامبر اتفاق مهم و ناخوشايندي بود و تلاش همه اين بود كه با موضعگيري مناسب، جلوي تبليغات احتمالي را بگيريم. قرار شد كه يكي از نمايندگان به نمايندگي از نمايندگان مجلس در سفارت سوئيس (دفتر منافع آمريكا) حاضر شد و دفتر يادبود را امضا كرد كه اين كار در آن روزگار يك نوع فداكاري بود و كمتر كسي حاضر ميشد انجامش بدهد.
احمد بورقاني رئيس هيأت دوستي پارلمان ايران و ايتاليا بود كه به دعوت پارلمان ايتاليا همراه اعضاي گروه سفري هم به ايتاليا داشت و روابط خوبي با همكاران ايتاليايي ايجاد كرده بودند.
او نماينده كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي در كميسيون تلفيق بود و بودجه وزارت امورخارجه و نيروهاي مسلح برعهده ايشان بود.
كسي كه پيگير بودجه نيروهاي مسلح بود، ميگفت كه چون قبلاً آقاي بورقاني را نميشناختيم، تصور ديگري از ايشان داشتيم، اما در اين مدت آشنايي آقاي بورقاني هر كمكي كه ميتوانسته به ما كرده است.
احمد اگر چه از فعالترين نمايندگان مجلس بود، اما تنها كار و فعاليت او را از ديگران متمايز نميكرد، بلكه خلق و خوي او نيز بسيار ويژه بود و به همين خاطر او يكي از مورد احترامترين نمايندگان مجلس بود.
ماجراي رنوي فرسوده و قديمي او را همه ميدانند، اما شايد كمتر كسي بداند كه او خودرويي را كه مجلس در آغاز كار به نمايندگان واگذار ميكند، نگرفت و عموماً از پذيرفتن اين نوع امتيازات خودداري ميكرد.
او براي انتخاب مجلس هفتم ثبتنام نكرد، اما بعد از ماجراي رد صلاحيتها يكي از فعالترين نمايندگان در تحصن مجلس بود. او با اينكه عضو هيچ يك از احزاب نبود، اما به يقين ميتوانم بگويم كه يكي از تشكيلاتيترين آدمها بود و به تصميمگيريهاي جمعي بسيار وفادار بود. اين وفاداري فقط در پذيرش آن نبود، بلكه در جهت تصميمهاي جمعي كار ميكرد و بسيار هم منظم بود. او قدر وقت خود را ميدانست و در كميسيون هرگاه كه فرصتي براي فراغت دست ميداد، رمان ميخواند. رمان از دست احمد نميافتاد و ميگفت خواندن هر رمان مانند رفتن به يك سفر است.
نمايندهاي با ايدهها و حرفهاي نو-محسن ميردامادي
پاسخ دهید