مردی که در دنيای «باخبری» زندگی می کرد

احمد بورقانی - عکس از آرش عاشوری نیا

كمتر كسى به یاد می آورد كه احمد بورقانى سال ها در نيويورک دفتر خبرى خبرگزارى رسمی ايران را اداره مى كرد . او در دوره اى كه بسيارى از ايران گريخته بودند و آن ها كه نگريخته بودند هم هراسان بودند، و در سال هايى كه هنوز از جنبش اصلاحات خبرى نبود و فضاى جنگ ايران و عراق هنوز بر همه مسائل ايران سايه افكنده بود ، در نيويورک دروازه ارتباط با ايرانيانى بود كه گريخته بودند از بيم جان ومال و يا هراسان بودند از سرانجام آنچه در ايران مى گذرد.

آنچه باعث شد تا احمد، هم بتواند فشار حساسيت هايى را كه از ايران براى كنترل او مى رسيد تحمل كند و هم ارتباطش را با ايرانيانى كه دولت ايران ارتباط با آن هارا خوش نداشت تحمل و مديريت كند، بى طرفى خبرى و تلاش براى پافشارى بر مسئوليت هاى حرفه اى يك خبرنگار – ديپلمات بود.

به یاد احمد – خاطره های فرج بال افکن از احمد بورقانی

او آنچنان مانند يك ديپلمات برجسته ميانجى مناسبات خبرى و فرهنگى دوجانبه بود كه مى توان دوره كار حرفه اى او در آمريكا را نخستين دوره خارج شدن روابط ايران و آمريكا از دور بسته جنگ لفظى دانست. تلاشى كه بر مبناى «باخبرى» احمد از فرهنگ و اصول حاكم بر جامعه آمريكا بود.

او از طريق مديريت خبرى، هم فضاى خبرى ايران را از ابرهاى تاريک پيش فرض ها مى زدود و هم به اهل فرهنگ و دانشمندان آمريكايى اين پيام را مى داد كه مردم ايران جدا از دولت آن مى انديشند و مى توان باب گفت وگو را توسعه داد.

او دوست خوب مردم آمريكا بود اگرچه در آن دوره، به اقتضاى مسئوليتش نمى توانست دوست دولت آمريكا باشد.

نشانه اى از دوستى او با مردم آمريكا را مى توان در اين واقعيت ديد كه او پس از حادثه ۱۱ سپتامبر نخستين چهره سياسى و مطبوعاتى ايران بود كه شجاعانه دفترى را كه در دفتر حافظ منافع آمريكا در سفارت سوييس در تهران گشوده شده بود، براى ابراز همدردى امضا كرد.

او از بودن در دنياى خبر براى پيشبرد رابطه هاى انسانى استفاده مى كرد و همه هوشيارى سياسى اش را در خدمت ادامه تدريجى و بى جنجال اين مسير به كار مى برد.

احمد بورقانی - عکس از آرش عاشوری نیا
عکسها از آرش عاشوری نیا

راهى كه احمد دنبال مى كرد، راهى نبود كه با خشونت همراهى داشته باشد . او مى دانست كه «خشونت» براى حمايت از خود، پيش از همه سانسور اخبار و اطلاعات را دنبال مى كند و از اين رو از دوره اى كه ديد نمى تواند حداقل هاى بى طرفى حرفه اى را رعايت كند، از كار خبرى دولتى كناره گرفت. اگرچه آن ها كه بر سر قدرت آمده بودند هم، او را تحمل نمى كردند و نكردند.

احمد بورقانى در نخستين دوره كنار گذاشته شدن نيروهاى سياسى و فرهنگى آزاد انديش و در سال هاى قبل از جنبش اصلاحات، كنار گذاشته شد. اما نتوانستند او را از صحنه جامعه ايران حذف كنند چرا كه او همان طور كه يك خبرنگار- ديپلمات بود، خبرنگاری با خبر از زندگى روزمره مردم و دلبسته به مسائل و مشكلات آنان بود . او نمونه بارزى از روزنامه نگارانى بود كه براى مردمشان روزنامه نگارى مى كنند نه براى دولت ها.

همان طور كه بسيارى از ايرانيان خارج از كشور كه در اوايل دهه ۷۰ توانستند به ايران بازگردند و از تعقيب در امان باشند، بازگشتشان را مديون احمد بورقانى و تلاش هاى پيشگامانه اش در اين راه بودند، مردم كوچه و بازار ذر ايران هم هرگاه براى حل مشكلى در ديوان سالارى استبداد و فساد ادارى ايران به بن بست مى رسيدند به سراغ احمد مى رفتند. او «باخبرى»اش را در راه زندگى بهتر ديگران هزينه مى كرد.

او تجسم ارزش هاى انسانى نهفته در روزنامه نگارى آزادانديش بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *