سرمايه اجتماعي وجامعه مدنی-علي خوشرو

از ميان مباحث مختلف جامعه شناختي، بورقاني به مفهوم سرمايه اجتماعي بيش از همه علاقمند بود. بارها وبارها از اين مفهوم در جلسات خصوصي ، در سخنراني هاي عمومي، درگفت وگوهاي دوستانه ودر پرس وجوهاي روشنفکرانه سخن مي گفت. کتابي هم که در دفتر او ديدم و نظر مرا جلب کرد و براي مطالعه برداشتم و هنوز نزد من باقي است کتاب “سرمايه اجتماعي” بود.
شايد بتوان هسته اصلي مفهوم سرمايه اجتماعي را وجود هنجارها وارزش هايي غير رسمي وغير اجباري در بين افراد تلقي کرد که همکاري وهمياري جمعي را تقويت مي کند. اين روابط غير رسمي کم وبيش ساختارمند به ايجاد اعتماد متقابل بين افراد واحترام به هنجارهاي مشترک مدد مي رساند. در درون اين شبکه ارتباطي تمايل به اقدامات داوطلبانه وآمادگي براي ياري رساندن به يکديگر تقويت مي شود.
احمد بورقاني ريشه در محله سنتي نظام آباد و روابط چهره به چهره مسجد فاطميه داشت. او اين ارتباط و اتصال را تا آخر عمر حفظ کرد. با دوستان دوران کودکي در عزا و شادي مردم محل سهيم بود. او خصلت هاي مردمي بودن، بي ريا بودن، مذهبي بودن، صريح بودن را از مسجد و محله گرفت و با خود به جامعه مدني آورد.
در جامعه مدني ، افراد نه بر مبناي روابط فاميلي و محلي که بر پايه حقوق شهروندي گرد هم جمع مي شوند. جامعه مدني بر خلاف همگوني هاي جامعه سنتي، مشحون است از تکثر برداشت ها، تفاوت رويکردها وگوناگوني سليقه ها ورفتارها. اين تنوع ريشه در اهميت استقلال فردي و آزادي مدني در عصر جديد دارد. با اين حال افراط در فرد گرايي به تضعيف پيوندها و تعهدات اجتماعي مي انجامد و اشخاصي به بار مي آورد با ظرفيت پائيني براي همکاري با ديگران وتمايل بالايي براي خزيدن در لاک خود.
جامعه مدني متشکل از انجمن هاي داوطلبانه اي است که همکاري افرادي را ميسر مي سازد که به آزادي فردي وتکثر اجتماعي باور دارند و با روشي عقلاني-انتقادي در حوزه عمومي وبراي خير همگاني به تعامل با يکديگر مي پردازند. بورقاني عمر گرانمايه در اين راه نهاد. با بهره گيري از ابزارهاي مدرن نظير خبرنگاري، روزنامه نويسي، کتاب خواني، جلسات نقد و نظر، مباحثات پارلماني ومشارکت مدني، به بسط حقوق شهروندي و تقويت انسجام اجتماعي همت گماشت.
احمد بورقاني سير وسلوک روشنفکرانه را با نفي وتمسخر سنت شروع نکرد و با کينه از سنت در جامعه مدني عقده گشايي ننمود. او از تحولات جهاني به زندگي محلي باز مي گشت و از محله به جهان سير مي کرد. رشته محکمي او را از محله به مدينه واز مدينه به جهان پيوند مي داد.
دستاورد بزرگ زندگي او چيزي جز رفتارهاي ريز هر روزه او در سلوک اجتماعي اش نبود. ازادگي و مردمداري او در جزء جزء کنش هاي خرد او در زندگي روزمره اش تجلي مي يافت. سرمايه بزرگي که او در زندگي داشت نه اقتصادي بود نه سياسي، سرمايه او اجتماعي بود. او اين سرمايه را سخاوتمندانه خرج مي کرد و از اين طريق لحظه به لحظه بر آن مي افزود. او ميکوشيد منافع اقتصادي، ميدان دار عرصه شهروندي نشود وسياست، سکاندار حقيقت نگردد. او مدافع هميشگي آزادي جامعه مدني در قبال قدرت اقتصادي و زور سياسي بود.
با بزرگان ارتباط داشت، اما حوزه اصلي ارتباطات او در سطح عموم بود. اگر به ديدار وزيري يا رئيسي مي رفت، با نگهبان و دفتردار زودتر جوش مي خورد تا با رؤسا. در ارتباطات اجتماعي افراد را به اصلاح طلب و محافظه کار، مدني وبدوي تقسيم نمي کرد. او وجدان وانسانيت افراد را ملاک ارتباط قرار ميداد. گاه از رفتار تعدادي از همفکران خود گلايه داشت وزماني رفتار پاره اي از مخالفان خود را مي ستود. او پاسدار فضيلت هاي انساني بود ودر هرجا که آنرا مي يافت ارج مي نهاد.
او از هر کجا که مي گذشت نشاني از وفا وصميميت وهمدردي وهمراهي از خود باقي مي گذاشت. در هر جمعي که وارد مي شد به عقل جمع مي افزود. از آن دسته آدم هايي نبود که با اضافه شدن به جمع خرد جمعي را کاهش مي دهند. اگر جلسه اي احساسي وتنش آميز بود مي کوشيد با استدلال و آرامش جمع را به تصميمي خردمندانه نزديک کند. اگر جلسه اي ياس آلود و رخوت انگيز بود او نشاط واميد به همراه مي آورد. احمد بورقاني با نرم خويي، خوش زباني وآينده بيني تلاش مي کرد يکدنگي ها، تند روي ها وبي اعتمادي ها را کاهش دهد.. در عمل به دنبال نزديک کردن افکار و ايجاد اجماع بين ارا و نظرات بود.
فعاليت او در جامعه مدني نه براي سود شخصي که به خاطر خير عمومي بود. او اهل ارتباطات گسترده بود. اين ارتباطات فارغ از ثروت وقدرت بود. ارتباط با به حاشيه رانده شده ها برايش يک وظيفه بود. اهل ظاهر سازي نبود، به باطن امور مي انديشيد. در برخي موارد به تندروي متهم ميشد درحالي که مدافع اعتدال وميانه روي بود. او اهل دوي وريا نبود. ملامت ها وسرزنش ها را به جان مي خريد ولي دم بر نمي آورد. سپر بلاي ديگران بود. کار کردن با او راحت نبود، از اصول انساني کوتاه نمي امد، شفاف بود، حق طلب بود و مدافع مظلوم.
او در زندگي اجتماعي کوتاه خودچنان سرمايه اي به کف اورد که ماتمش همه رادر بهت و حسرت فرو برد. فعالان جامعه مدني و مردم پاکدل محلي همه يک صدا در سوگش گريستند.
احمدکه در نوجواني نزد پدر بنايي اموخته بود به تدريج در اين حرفه استاد شد. معمار دوستيها و مهندس پل سازي! دل هر ديواري را با پنجره اي مي گشود؛ پنجره اي به سوي بهار، در زمستان دلسنگي ها و دلتنگي ها.

1 فکر می‌کنند “سرمايه اجتماعي وجامعه مدنی-علي خوشرو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *