چراغي بر طاق آفاق ايران-احمد بورقانی

بسم‌الله الرحمن الرحيم
آزادي و عدالت سرمايه‌اي گرانبها و گرانسنگ‌اند كه ملت ايران بيش از يكصدسال است براي به دست آوردن آن در تلاش و تكاپو است اما توانمندي و كارآمدي ساختار فرهنگ استبدادي در اعمال جامعه كهن ما، سد راه آنان بوده است. در اوج تحولات اجتماعي و سياسي از انقلاب مشروطه به بعد، تنها در مواقعي برخي انديشه‌هاي عدالت‌محور و‌آزاديخواهانه مجال بروز و ظهور يافته‌اند اما دولت مستعجل بوده‌اند و از افراط و تفريط و بي‌رسمي گرفته تا جنگ و ترور و خفقان. اين انديشه‌ها را به محاق و گوشه انزوا برده است. به همين علت مردمسالاري واقعي استمراري نيافته است.
آن‌چه تاكنون بدان دسته يافته‌ايم مردمسالاري سياسي آن هم در كوتاه‌مدت بوده است. تصور تاريخي حاكم بر جامعه، علت تامه استبداد را همواره در حكومت‌ها جسته است اما نگاهي به گذشته و واكاوي تجارب تاريخي عيان مي‌سازد كه حكومت‌ها، تنها عامل استبداد نبوده‌اند بلكه درد استبداد در ساخت عظيم پيچيده اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي جامعه نهفته است و آنجا بايد براي آن درمان يافت. ساخت پيچيده و فرهنگ توانمند استبدادي بوده كه همواره مانع شكل‌گيري سرمايه و گوهر گرانبهاي عدالت و آزادي در ايران شده است.
اين ساخت پيچيده و ساختار پرتوان، بعد از جنبش اجتماعي و اصلاحي دوم خرداد نيز خود را نمايان ساخت و در برابر شكل‌گيري سرمايه عدالت و آزادي سربرافراشت.
مجلس ششم با نگاه ويژه به اين درد تاريخي، در فضاي پرنشاط و پراميد ناشي از مشاركت گسترده مردم در انتخابات از يك‌سو و با طعم تلخ و گس بستن مطبوعات در مقام چشمان بيدار جامعه و ترور يكي از فرزندان صالح انقلاب از سوي ديگر، كار خود را آغاز كرد و به‌رغم آن‌كه در برداشتن اولين گام بي‌توفيق ماند اما كوشيد در راه تحقق عدالت و آزادي مسيرهاي ديگر را بپيمايد و از نكته‌اي فروگذار نكند. اين در حالي بود كه مجلس ششم سنگيني بار انتظار افكار عمومي براي حل فوري مشكلات جامعه را نيز بر دوش خود احساس مي‌كرد. اين نيز دردي ديرپاست كه مردمان در همه سطوح همواره حل مشكلات را از دستگاه‌هاي رسمي به ويژه دولت و مجلس متوقع بوده‌اند آن هم در كوتاه‌ترين زمان ممكن و به بهترين صورت ناهمخواني توقعات جامعه با واقعيات يكي از موانع پيشرفت امور در مشرق زمين است و اين ناشي از ريشه‌هاي ديرپاي استبداد است كه با اولين نسيم آزادي، از مطالبات پشته‌ها ساخته مي‌شود و بخش انتخابي حكومت‌ها نيز مسئول پاسخگويي و تأمين آنها.
مجلس ششم كوشيد اين واقعيات را براي عموم ملت بشكافد و روشن كند كه عدالت و آزادي را نمي‌توان در جامعه‌اي كه استبداد در تار و پود آن ريشه دوانده از دو دوره دولت انتخابي با يك دوره مجلس منتخب طلبيد. سرمايه عدالت و آزادي را بايد اندك اندك فراهم ساخت و با دقت و ظرافت زرگران و حريربافان از آن مراقت كرد. اگر مجلس ششم توانسته باشد همين معنا را روشن كند تصور مي‌كنيم به بخش عمده‌اي از وظيفه خود عمل كرده است.
كما اينكه به نظر ما رفتار و كردار مجلس ششم اين معنا را رسانده است.
امروز مفتخريم كه بانگ برداريم اگرچه شايد به ظاهر به عملي كردن همه برنامه‌هايي كه قول آن را به ملت داديم. موفق نشديم و ديگر كس نيست كه از علل و اسباب آن بي‌اطلاع مانده باشد و اگرچه در ميان زخم و درد و شعله زيستيم اما چراغي نو بر طاق آفاق ايران افروخته شده كه به سهولت خاموش كردني نيست.
مجلس ششم آنگونه كه شايسته اسلاميت و جمهوريت نظام بود زبان عهد اختناق را از بين برد. تريبون مجلس ششم جايي براي زبان چند پهلوي لبريز از ايهام و پيچيده در ابهام باقي ننهاد و امناي ملت صريح و شفاف و از سر صداقت آلام و دردهاي جامعه را با همگان در ميان نهادند. شايد ديگر لازم نباشد حداقل در «حوزه سياست داروي تلخ حقايق را در لعاب شيرين طنز و فكاهه پيچيد و آن را به ميان مردم فرستاد تا به دست مستحقش برسد» و شايد ديگر لازم نباشد شاعري بسرايد كه «دهانت را مي‌بويند مبادا گفته باشي دوستت دارم.»
هر كژي را كه وكلاي ملت ديدند و هر دردي را كه شاهد شدند از پشت همين تريبون براي اصلاح و درمان آن فرياد زدند. هر برنامه و پيشنهاد معقول و مقبولي براي بهبود اوضاع به ذهن و فكر نمايندگان رسيد يا جمعي و جايي به آنها پيشنهاد كردند. به قالب طرح درآمد و براي تبديل آن به قانون كوشش به عمل آمد. لايحه‌اي نبود كه دولت تقديم مجلس كند و مشكلي از مشكلات عديده مردم را حل كند و مجلس در تصويب آن كوتاهي كرده باشد. با تكيه بر همين تلاش عدالت محرو و بانگ آزاديخواهي است كه امروز مي‌توانيم كارنامه مجلس ششم را به داوري افكار عمومي بياوريم.
در حوزه اقتصاد به‌رغم حملات غوغاييان، نمايندگان مجلس ششم چندان كوشيدند كه رشد باثبات بالاي 7 درصدي اقتصادي در سال‌هاي اخير. امروز به خواست حداقلي مبدل شده است. در حوزه سياست هر اقدامي كه براي تثبيت آزادي‌ها. دفاع از حقوق عمومي و اساسي و كاهش هزينه فعاليت‌هاي سياسي ميسر بود مجلس ششم براي تحقق آن گام برداشت اما تفاسير بدعت‌آلود شوراي نگهبان غالب مصوبات بنيادي مجلس را زمين‌گير كرد كه ذكر فهرست آن ملال‌آور است. در حوزه فرهنگ هم اگرچه مخالفت‌هاي شوراي نگهبان دايره شرع و قانون اساسي را نيز درنوريد و مثلاً درباره قانون آزادي ماهواره با رعايت موازين اسلامي، اظهارنظر شد كه امكان اجراي مصوبه به لحاظ فني وجود ندارد، اما همه اينها مانع نشد كه زندگي و فعاليت فرهنگي در جامعه ارتقا نيابد و تقويت نگردد. درحوزه مسائل آموزشي و اجتماعي با توجه به اين‌كه معضلات جامعه پرشمار است اما دورنگري و آينده‌بيني نمايندگان مجلس ششم در قانونگذاري‌هاي خود در اين حوزه طي طريق را هموارتر كرده است. وكلاي زن ما در مجلس ششم گاه در فرياد و گه در خاموشي چون شير شرزه در راه تقويت حقوق زنان اين سرزمين كوشيدند و با غرور گفتند اگر مردي در اين خانه باش و زن باش.
فراموش نكنيم مجلس ششم در عمر چهارساله‌اش حجم بي‌سابقه‌اي از حملات و فشارها را تحمل كرد. بي‌انصاف‌ها و يكسونگران در گريز از پاسخگويي به مطالبات سياسي، اجتماعي و فرهنگي ملت، از درون و برون بر اكثريت مجلس تاختند و نمايندگان ملت را به بي‌توجهي به معيشت مردم متهم كردند غافل از آن‌كه مجلس ششم به گواهي طرح‌ها و لوايح مصوب و نيز نامه‌ها و بيانيه‌ها و طرح‌هاي تحقيق و تفحص بيشترين توجه را به مسائل بنيادي اقتصادي داشته است.
مجلس ششم در كنار همه تلاش‌هايش، ويژگي ممتازي داشت و آن دفاع بي‌چون و چرا از حقوق ملت بود. احضار بي‌سابقه بيش از شصت نماينده مجلس به محكمه از يك تا چهار بار به علت ايفاي وظايف نمايندگان را بايد در اين مسير معنا كرد. كساني كه به نوعي هدف ظلم. بي‌عدالتي، تحقير و غفلت قرار گرفته بودند. بازتاب ناله‌هاي دردمندانه خود را در مجلس ششم به گوش گرفتند، چه در كميسيون‌هاي مجلس به ويژه كميسيون مهم و مدافع حقوق انسان‌ها يعني اصل نودم قانون اساسي، چه در صحن شفاف مجلس و چه در بيانيه‌ها و نطق‌هاي نمايندگان ملت.
تحصن نمايندگان در دفاع از حقوق ملت و استعفاي جمعي از ايشان كه ورق افتخاري بر كتاب تاريخ پارلمان در ايران افزود از نمادهاي بارز دفاع مجلس از حقوق اساسي ملت است. و البته كمترين هزينه دفاع از حقوق ملت را نيز پرداختند كه همانا رد صلاحيت بيش از هشتاد نماينده مجلس بود و اين نيز به عنوان اقدامي بي‌سابقه دركتاب پارلمان ايران ثبت شد.
مجلس ششم در حوزه نظارت گوي سبقت را از همگنان و اسلاف خود ربود. بيشترين سؤال و استيضاح و تحقيق و تفحص و تذكر را در تاريخ قانونگذاري، مجلس ششم به خود اختصاص داد و اين جز دغدغه نمايندگان ملت براي راست كردن كژي‌ها معنايي ندارد.
در حوزه سياست خارجي مجلس ششم كوشيد با تلاش براي تأمين مصالح و منافع ملي، نقش مثبتي ايفا كند و همين امر موجب مشاركت جدي مجلس ششم در مناسبات بين‌المللي شد و علاوه بر تحرك جدي در مجامع بين‌المللي پارلماني براي اولين بار بعد از انقلاب، با برقراري مناسبات رسمي ميان مجلس شوراي اسلامي و پارلمان اروپا، تاثيرگذاري ايران بر افكار عمومي اروپا واسطه‌گان اصلي خود يافت. به علاوه در مسائل مهمي نظير بحران افغانستان، عراق، مسائل درياي خزر و نيز موضوع فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران مجلس با نگاه به ضرورت تأمين منافع ملت، پيدا و پنهان با شهامت تمام كوشيد از راه‌حل‌هاي خردمندانه حمايت كند و اجازه ندهد ديدگاه‌هاي تنش‌زا غلبه يابد و يا منافع ملت ناديده انگاشته شود.
ما اينجا بار ديگر تكرار مي‌كنيم، گردونه تاريخ از جاده تنگ واقعيت عبور مي‌كند با اقداماتي نظير صدور حكم اعدام براي آن معلم وارسته تاريخ، تلاش براي حبس و خانه‌نشين كردن نخبگان و تعطيلي قلمرو گفت و شنود و شكل دادن پيشاپيش مجلس هفتم نمي‌توان واقعيات را زير خاكستر برد. مي‌دانيم و مي‌دانيد كه بي‌جهت مي‌كوشند طومار حيرت خود را دور از ديده ديگران به خط غبار بنگارند.
مجلس ششم دوره‌اش به پايان آمد اما پايان مجلس ششم به معناي پايان روندي كه نمايندگان ملت در كنار مردم شريف ايران پايه‌گذاري كردند نيست. بلكه نقطه عطفي است براي استمرار بخشيدن به روند رسيدن به عدالت و آزادي در گوشه‌گوشه اين سرزمين. بر اين باوريم روند اصلاح‌طلبي، آزاديخواهي و عدالت‌محوري به اتكاي رأي مردم و در چهارچوب انديشه‌ها و ارزش‌هاي ديني، آينده درخشاني را براي ايران رقم مي‌زند. ما كوشيديم بر پيمان خود با ملت استوار باقي بمانيم و به خاطر همه كوتاهي‌ها از ملت بزرگ ايران پوزش مي‌طلبيم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *