سخن گفتن در وصف مردان نيكسرشت و نيكوخصال، براي كساني كه اوصاف آنان را ميشناسند، چندان دشوار نيست، اما اينكه به كداميك در ويژگيهاي اينگونه افراد پرداخته شود، دشوار به نظر ميرسد، چرا كه هر وجهي از وجوه متعدد آنان، ميتواند هزار و يك نكته بروز دهد و از هر نكته آن درسي و پندي درآيد.
زندهياد احمد بورقاني فراهاني از جمله افراد شاخص و شايستهاي بود كه هر چه دربارهاش بگوييم و بنويسيم، باز نكتههاي ناگفته بسيار ميماند.
در وصف او (خدايش بيامرزد) در همين مدتي كه از پرواز ناگهاني و آرام او گذشته ياد كردند كه:
– خندان و خوشاخلاق بود.
– سادهزيست و متواضع بود.
– متدين و مخلص بود.
– زرنگ و پرتحرك بود.
– شجاع و بيپروا بود.
– سياستمدار و انديشمند بود.
– فرهنگدوست و اهل مطالعه بود.
– قدرت، او را نفريفت و برخوردها او را از پاي درنياورد.
– در حاكميت بود، اما مردمدوست.
– دوستدار حقيقت و پاسدار ارزشهاي واقعي بود.
– و…
همه اينها را كه دوستان و آشنايان او در وصف احمد گفتهاند، در او بود و بيشتر از اين هم بود. من به خوبي او در ابعاد گوناگون ايمان داشتم، اما آنچه بيشتر از همه مرا تحتتأثير قرار ميداد، بذلهگوييهاي دردمندانه بورقاني بود و آنچه در وصف او بايد بنويسم، همان امري است كه وجدانم او را تحسين ميكرد. تحسين براي كار سترگي كه در تاريخ مطبوعات ايران، به نام او نوشتهاند.
اگر همه خوبيهاي فراوان احمد بورقاني را برشمريم و از نقش شايسته او در گرايش جامعه به روزنامهخواني و حتي روزنامهنگاري ياد نكنيم، مثل اين است كه از احمد نگفتهايم و او را نشناخته و نشناساندهايم.
مطبوعات دوران اصلاحات، روزگار بسيار مهم و به ياد ماندني در تااريخ ايران را گذراند. آنان كه حتي آگاهي مختصري از تاريخ مطبوعات در ايران دارند ميدانند كه پس از مشروطيت، سه دوره ممتاز گسترش و آزادي، براي مطبوعات ايران رقم خورد كه تأثير زيادي در روشنگري افكار عموم به جاي گذاشت. يك دوره پس از شهريور 20 و انتقال قدرت از رضا شاه به پسرش بود كه جرايد فراواني پا به عرصه گذاشتند و در سطح وسيع به افشاگري عليه استبداد و اختناق رضاخاني و استعمار خارجي پرداختند. يك دوره هم پس از سقوط نظام شاهنشاهي و پيروزي انقلاب اسلامي بود كه اشخاص و گروههاي سياسي و مطبوعات، به هر گونه كه ميخواستند به انتشار روزنامه و هفتهنامه دست زدند و فصل نويني را در روزنامهخواني و روزنامهنگاري گشودند. اما پس از اين دو دوره كه به دلايلي چند، به مرور از دامنه فعاليت مطبوعاتي كاسته شد و بسياري از نشريات توقيف و تعطيل شد. يك دوره درخشان ديگر براي حيات سياسي و فرهنگي و اجتماعي مطبوعات در ايران پيش آمد كه امروزه قدر و منزلت آن را به خوبي درك ميكنيم و آن سالهاي اول دوره اصلاحات بود. اين دوره كه به نظر من از دو دوره پيش از آن مهمتر و باارزشتر بود، با تدبير زندهياد مرحوم احمد بورقاني بود كه قطعاً با نام بلند و شايسته او گره خورده است. چرا اين دوره گسترش و آزادي مطبوعات را ارزشمندتر از پس از شهريور 20 و پس از پيروزي انقلاب اسلامي ميدانم؟ به اين دليل است كه در آن دو دوره، ساير پديدههاي فرهنگي و آگاهيبخشي، همچون نشريات، آزاد شد و مردم ميتوانستند از منابع ديگري غير از مطبوعات، بهرهببرند و بر اوضاع زمانه آگاهي يابند. مثلاً با پيروزي انقلاب اسلامي، ساير رسانهها مانند راديو تلويزيون، منابر، پديده صدور اعلاميه و اطلاعيه و… همچون مطبوعات آزاد شد و در اختيار مردم قرار گرفت، اما در دوره اصلاحات، صدا و سيما و منابر وعظ و خطابه و پديدههاي ديگر فرهنگي تبليغاتي در اختيار جريان مخالف آزاديهاي عمومي قرار داشت و اين مطبوعات بودند كه به تنهايي مسئوليت آگاهيبخشي به جامعه را به عهده داشت. با اين وجود در دوره اصلاحات، محافظهكاران بخشهاي مهمي از حاكميت را در اختيار داشتند و ميتوانستند در بود و نبود مطبوعات دخالت نمايند. آنها با بهرهگيري از توان خود در قوه قضائيه، حكم به تعطيلي تعداد زيادي از روزنامهها و هفتهنامههاي متعلق اصلاحطلبان دادند. اين تعداد نشريه تعطيل شده، از صد عنوان گذشت و باعث شد كه روزنامهنگاري تحقير و روزنامهنگاران، سركوب شوند. با اين وجود، احترام صاحبان مطبوعات كه مورد حمايت روشنفكران، دانشجويان، عالمان و دانشگاهيان و مردم فرهنگدوست و فرهيخته بودند، همچنان در جامعه رو به افزايش بود، به گونهاي كه در انتخابات دوره اول شوراي شهر تهران و دوره ششم مجلس شوراي اسلامي، روزنامهنگاران و گردانندگان مطبوعات، بيشترين آراء را به دست آوردند. همه اين ارزشهايي كه در حوزه مطبوعات در دوره اصلاحات ايجاد شد، مرهون تلاشها و ايستادگي مرد بزرگواري چون احمد بورقاني بود. به همين دليل با قاطعيت ميتوان گفت كه نام اين مرد بزرگوار براي هميشه در تاريخ و فرهنگ ايران خواهد ماند و از اينكه براي گسترش روزنامهخواني در ايران اسلامي پافشاري كرد، به نيكي ياد خواهد شد.
با اين ديد است كه ميگويم اگر از همه خوبيهاي احمد بورقاني ياد نماييم، بايد بيشتر از آن، از خدماتش به رونق بخشيدن مطبوعات و در نتيجه قدر دادن به اهالي مطبوعات و روزنامهنگاري تجليل گردد.
خدياش رحمت كند كه مثل او كم داريم.
معيار بزرگواري-مصطفي ايزدي
پاسخ دهید