خبرنگار محوري؛ چالش‌ اصلي ايرنا-خسرو طالب‌زاده

احمد بورقاني روزنامه‌نگار بود كه روزنامه‌نگاري را در خبرگزاري‌ ايرنا آموخت و تجربه كرد و در جبهه‌هاي جنگ بينش و شمّ حرفه‌اي خود را پرورانيد. در سال‌هايي كه از ايرنا به اقتضاي مسئوليت‌هايش فاصله گرفت،‌ هيچ‌گاه دغدغه‌ «ايرنايي» بودنش او را رها نكرد و پي‌گير مسائل و موضوعات آن، چه به عنوان معاون مطبوعاتي و چه نماينده مجلس و چه شهروندي عادي بود. زماني كه در خبرگزاري به عنوان قائم‌مقام مديريت و معاون خبر بودم، در جلسات و گفت‌وگوهاي مكرر درباره مسائل مختلف ايرنا مي‌ديدم كه ايرنا براي او مسئله خاص است. بخشي از زندگي كه با آن شروع شد و تا پايان و آن شنبه آخر كه گويي با خاطره‌هايي از ايرنا قرار ملاقات داشت، تداوم يافت.
اين نوشته درباره احمد نيست بلكه درباره علايق او به ايرنا است. مي‌دانم در متن بحث دربارة خبرگزاري و مسائل آن، احمد هم حضور دارد.
خبرگزاري جمهوري اسلامي خبرگزاري دولتي است و از حيث قدمت، تجربه، ميزان نيروي انساني، گستردگي تشكيلاتي و سازماني و تعداد دفاتر نمايندگي در داخل (حدود 60 دفتر) و در خارج (بيش از 20 دفتر) مهم‌ترين نهاد خبري و رسانه‌اي در مقياس خبرگزاري‌هاي داخلي و منطقه‌اي است. ميزان تأثيرگذاري آن هنوز هم علي‌رغم تأسيس خبرگزاري‌هاي مهم و موثر مانند ايسنا، ايلنا و … قابل توجه است. هر چند خبرگزاري‌ها امروزه خبرهايشان در صفحات لايي روزنامه‌ها درج مي‌شود و تيتر يك يا خبر اصلي و مهم را كمتر تصاحب مي‌كنند. اين وضع بيش از آن‌كه معلول وضعيت خبرگزاري‌ها باشد، معلول تنگ شدن فضاي رسانه‌اي است كه ضريب بيم و تهديد را افزون كرده و دست‌ها را بسته است.
با اين حال خبر‌گزاري در دوره‌هايي از تاريخ رسانه‌اي خود به ويژه در سال‌هاي جنگ خوش درخشيد و در زمانه‌اي كه قدرت‌ رسانه‌اي در زمان جنگ تحميلي مهم و سرنوشت‌ساز شده بود، اهميت خبرگزاري ايرانا كه آن زمان تنها‌ترين رسانه‌ خبرگزاري‌ بود، بسيار تعيين‌كننده‌ شده بود. جنگ تمامي استعدادها و توانايي‌هاي بالقوه خبرگزاري‌ را محقق كرده بود و مجالي فراهم شد تا، به مانند خود جنگ، نيروهاي انساني (خبرنگاران) متكي به خلاقيت‌ها و توانايي‌هاي خود،‌ كمبودهاي سازماندهي و مديريت رسانه‌اي و ابزارها و فن‌آوري‌هاي رسانه‌اي را جبران كنند و وظايف و مسئوليت‌هاي رسانه‌‌اي خود را در جنگ به خوبي و درستي و درحد مطلوب به انجام رسانند.
پايان جنگ آغاز دوره جديدي در خبرگزاري بود تا با فراغت و حوصله، توسعه آن عملي شود و در زمينه تجهيزات و امكانات و تقويت نيروي انساني گام‌هاي بلندي برداشته شود. از منظر و رويكرد ساختاري پنج اصل در تحول يا تحليل ساختاري‌ هر نهادي مهم است:
1. منابع انساني
2. منابع مالي
3. تجهيزات و فن‌آوري
4. قوانين و مقررات
5. سازماندهي و تشكيلات
در سه موضوع نخست در سال‌ها و دهه‌هاي پس از جنگ، تحولات مهمي صورت گرفته بود، در زمينه منابع انساني نيروهاي جوان تحصيل‌ كرده و آموزش ديده جذب خبرگزاري شدند، منابع و بودجه مالي خبرگزاري سال به سال افزايش يافت، تجهيزات و فن‌آوري جديد مفيدي در خبرگزاري راه‌اندازي شد و روند «خبرنويسي كاغذي» به «خبرنويسي ناكاغذي» (paperless) شكل گرفت و پيشرفت كرد، هرچند خبرگزاري در زمينه بايگاني خبر و ارجاع به خبرهاي گذشته و پس‌زمينه (background) و پردازش خبري و تحليلي هنوز سنتي و ناپيشرفته است. اما اين تحولات نسبت به گذشته رويدادي مهمي محسوب مي‌شوند.
اما در زمينه تشكيلات و سازماندهي خبرگزاري بيش از آن‌كه تابع يك تحليل سازماني تخصصي مبتني بر سازماندهي خبري ساماندهي و توسعه يابد،‌ بيشتر در چارچوب سازمان اداري وسعت و توسعه يافت. اتكاي بيش از حد سازمان به مناسبات و چارچوب‌هاي «اداري» بيشترين آسيب‌ را به كاركرد و بهره‌وري سازمان زده است و خبرنگاران را مجبور كرده است تا در سراسر نقاط جهان (در داخل و خارج) بيش از آن‌كه متكي به مناسبات و اقتضائات خبري باشند، به مانند كارمند دولتي اداري در چارچوب آن رفتار كنند و الزامات مأموريت اداري را نسبت به «مسئوليت خبري» ترجيح دهند.
اين معضل از آنجا ناشي مي‌شد كه توسعه خبرگزاري در ركن پنجم آن رخ نداد و تحول ساختاري در خبرگزاري به صورت ناقص و تك بعدي يعني از بعد «مادي» سامان گرفت. ساختار سالم، كارآمد و فعال، ساختاري است كه تمامي پنج اصل آن هماهنگ و منسجم و يكپارچه تحول يابد.
توسعه و پيشرفت در خبرگزاري در ركن چهارم (تشكيلات و سازماندهي) و پنجم (قوانين و مقررات) پيش‌بيني و برنامه‌ريزي نشد و همين امر باعث شكل‌گيري ضعف‌هايي شد كه سال‌ها بعد تاثيرات و نتايج خود را نشان داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *